- ده تاس
- کفش چوبی
معنی ده تاس - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
به احترام
ده سهش (سهش حس فرهنگ پهلوی) که پنج نمایی (ظاهری) و پنج نهانی (باطنی) است پنج حس ظاهری و پنج حس باطنی
چند ده نزدیک هم که جزو یک بخش باشد
سازی است از نوع طنبور که کاسه آن کوچکتر از تار است و به وسیله ناخن سبابه نواخته میشود. سه تار در قدیم دارای سه سیم بوده ولی اکنون چهار سیم دارد
اولین تار سازها تار بم و گنده
ده ده، ده تا ده تا، ده تایی
چند ده نزدیک به هم که جزء یک بخش باشد، قسمتی از بخش، بخش نیز قسمت کوچکی از شهر و شامل چند دهستان است
سازی است زهی مانند تار که کاسه اش کوچک تر است و با ناخن نواخته می شود
یکی از آلات موسیقی شبیه تار که کاسۀ آن کوچک تر از کاسۀ تار است و با ناخن سبابۀ نواخته می شود. این ساز در قدیم دارای سه سیم بوده، اما امروزه چهار سیم دارد، سه رود
کسی که پیشه اش تابیدن زه و درست کردن رشتۀ تابیده از رودۀ گوسفند یا حیوانات دیگر است
آسی کوچک که دو سنگ بر روی هم دارد و دارای دسته ای چوبی است که آنرا با دست گردانند آس دستی
ستا. ستار. ستاره، طنبوری است که سه تار به آن بسته باشند
ستا، سه پیاله شراب که هر ناهار خورند تا غسل معده دهد، ثلاثه غساله
آسیای کوچک که دارای دو سنگ و یک دستۀ چوبی است و آن را با دست می گردانند، آس دست، آس دستی